[حوزه علمیه حضرت زینب کبری “سلام الله علیها “]
??? #هفته_کتابخوانی
#صبحگاه
?هر روز با معرفی یک کتاب در طول هفته کتابخوانی
|
موضوع: "معرفی کتاب و محقق"[حوزه علمیه حضرت زینب کبری “سلام الله علیها “] #صبحگاه ?هر روز با معرفی یک کتاب در طول هفته کتابخوانی
ارسال شده در 16 مهر 1398 توسط معاونت پژوهش حوزه علمیه زینب کبری(س) ارومیه در بدون موضوع, معرفی کتاب و محقق
حوزه/ سفر به حوالی عشق روایت داستانی از سفرنامه به عتبات عالیات جمعی از اهالی قلم است که توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.
گزارش خبرگزاری حوزه سفر به حوالی عشق در واقع روایتی است از سفر زیارتی مجید محبوبی نویسنده کتاب مسافران جاده های سرد که همراه با دوستانی از اهل قلم همچون ابراهیم زاهدی مطلق، جواد افهمی، حسین سیدی، رضا رسولی، مجید قیصری و… به عتبات عالیات در سال ۱۳۹۴ که در این کتاب نویسنده از حالوهوای کشور عراق و شهرهایی که در آن قدم نهاده است، تصویرسازی میکند.برشی از کتاب: سید وسط صحن میایستد و اشاره میکند به جایی در بیرون از صحن، میگوید: «آنجا خرابههای کوفه است!» و من تا آخرش میخوانم. همان جایی که بعد از وقایع عاشورا، حضرت زینب (س) و اُسرا را در آنجا نگه داشتهاند. جای متروکی است و جز آثاری که با خاک یکسان شده، چیزی دیده نمیشود. اما حس و حال و نگاههای من به جایی که سید عباس نشان داده، مرا به آن روزها میبرد. راه رفتن زیر آفتاب سوزان و روی زمین داغ تجربة جدید من است. تا به روی فرش برسم، حسابی سوختهام. خدا کند کف پاهایم تاول نزند. میرسم روی فرش قرمزی که زیر پای زائران پهن است. قدم تند میکنم تا همراهانم را گم نکنم. آنها از پلههای مسجد کوفه پایین میروند. میرویم زیارت قبور مختار، هانی بن عروه، مسلمبن عقیل که هر کدام در گوشهای از این صحن بزرگ آرمیدهاند و صاحب مقبرهای بسیار باشکوه. به هر کدام از این مردانی که زیر این ضریحهای نقرهای خفتهاند، دست مریزاد باید گفت. روزگاری که زمین با کمبود مرد مواجه بود، اینها برخاستند و مردانگی کردند و نگذاشتند زمین خالی از مرد شود. سفر به حوالی عشق روایت داستانی از سفرنامه به عتبات عالیات جمعی از اهالی قلم می باشد که به قلم مجید محبوبی در قطع رقعی و ۱۵۲ صفحه به رشته تحریردر آمده و توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. علاقه مندان جهت تهیه کتاب می توانند از طریق سایت من و کتاب (manvaketab.ir) و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را با پست رایگان دریافت کنند.
نوشتن، «ارتباط کتبی» با خوانندة اثر است و کلام تو، وسیلة ارتباط. اگر مقصودت به خواننده منتقل نشود، چه فایده؟ اگر با مخاطب، نتوانی رابطه برقرار کنی، از نوشتن چه سود؟ پس، شناخت مخاطب ضروری است. اینکه بدانی با چه کس رویارویی، خوانندگان سخن و شعر و مقاله و داستانت چه کسانیاند؟ برد و تأثیر نوشتهات تا چه حد است؟ اصلاً میخوانند یا فقط تو مینویسی؟ میخرند، یا فقط تو چاپ میکنی؟ میفهمند، یا تو فقط صفحه پر میکنی؟ ادبیات کودکان هم از همین مقوله است. بسیارند کسانی که برای «کودک» مطلب مینویسند، اما دنیای کودک را نشناختهاند. و بسیارند کسانی که شاعر شعر کودکانند، اما فضای کودکانه در شعرشان نیست، هر چند الفاظ بچگانه به کار برند. یعنی: مهم، شناخت حوزه واژههای کودکانه و دنیای خاص کودکان است و به زبان آنان و متناسب با فهم و درک و زمینة آنان سخن گفتن. کتابی هم که برای کودکان نوشته میشود، کافی نیست که فقط نامش کودکانه باشد یا تصاویر رنگیاش برای این قشر و «گروه سنی» گیرا و جاذب باشد. مفاهیم و محتوا را هم باید لحاظ کرد. باری… وقتی مینویسید، تصور کنید خوانندگان خویش را (از قشرها و گروههای مختلف) که روبروی شما نشستهاند و با آنان حرف میزنی. «ارتباط مستقیم»!… مردم، امروز به چه چیزهایی نیاز دارند؟ خواستار چه مطالبی هستند؟ کدام مطالب و پیامها و نوشتهها و تحقیقها، برای امروز زندگیشان و زندگی امروزشان، کارساز و راهگشا و مفید است و از خواندن، بهره میبرند؟… به راستی اگر این جهات در نظر نباشد، در «خلأ» نوشتن، و برای تودههای انبوهی از «خوانندگان نامشخص» و نمیدانم در کجا و در چه سن و با چه شرایط نوشتن، چه دردی را دوا میکند؟ ناگفته نماند که: کار ادبی و هنری و شعر، قدری باید ایهامها و ابهامها و رمز و راز و کنایه و تشبیه و توصیف و استعاره و زبان چند بعدی و قالب فوق عادی و سطح فوق معمولی و… داشته باشد. ولی تا چه حد؟… آیا حتی به قیمت تبدیل ادب و شعر و هنر، به ابزاری بیاستفاده برای مردم؟ و به بهای بیمشتری و بیمستمع ماندن دستاوردهای ادبی و شعری؟ اگر بنا باشد «ادبیات» به صحنة زندگی هم بیاید و در متن حیات مردم جاری و ساری باشد، به معنای از دست دادن وجهه و صبغة ظریف و جالب و جاذب «صناعات» لفظی و معنوی نیست. اما… نباید فراموش کرد که کار قلمی، برای مردم و در خدمت حق و در ارتباط با خلق است. فاصلهها را باید پر کرد، تا «ارتباط متقابل» میسور گردد. کتاب «فتنه تغلّب» که روایتی از متن و فرامتن فتنه ۸۸ است، از سوی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای منتشر شد. خطاب رهبری در درس خارج مرا به سمت فضای مجازی سوق داد… حجت الاسلام حدادپور جهرمی، مولف کتاب«کف خیابون»: نویسندگانی موفق هستند که بتوانند خود را جزیی از اجزای داستان معرفی کنند. در سال ۹۲ در درس خارج رهبر معظم انقلاب خطاب به طلاب و روحانیون تعبیری استفاده کردند که در رابطه با جنگ تحمیلی و دیگر عرصهها هرگز بکار نبردند و آن این بود که فرمودند «فضای مجازی #قتلگاه_جوانان است». بامشورت چند نفر از رفقایم وارد عرصهای در فضای مجازی شدم که در آن مهارت داشتم و آن نویسندگی بود، اما پس از ماهها مشورت به سه موضوع اصلی و مغفول مانده با نام امنیت، استراتژیک و زن رسیدیم که باید برایش در کشور کار کرد. صراحتا میگویم من نیروی امنیتی نیستم بلکه طلبه هستم ولی از مشورت دوستان بهره میبرم. حداقل ۵۰ درصد داستانها با تمام زمینههایش واقعی است، ولی مابقی ماجرا ساخته و پرداخته است. ما سه فتنه ۷۸ و۸۸ و الفبای شروع فتنه ۹۸ را در کتاب #کف_خیابون نوشتیم. دراین کتاب حداقل ۱۷ روش امنیتی به طور غیرمستقیم اشاره و ۲۷ اصطلاح امنیتی آورده شده است و طبق اخباری که دارم این کتاب در برخی از دانشکدههای امینتی کشور به عنوان کتاب کمک آموزشی توصیه میشود. کلید #فتنه_۹۸ زده شده است و دامن زدن به آشوبهای محلی و صنفی از نشانههای آن است که این امر از اضلاع جنگهای هیبریدی است. @HawzahNews| خبرگزاریحوزه |
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
|
آخرین نظرات